شرحی بر دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان/
خبرگزاری فارس: در دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان، دست نیاز به سوی خداوند بینیاز بلند میکنیم و میخوانیم: خدایا! مرا بر روزه و نماز امروز یاری کن.
در دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان، دست نیاز به سوی خداوند بینیاز بلند میکنیم و میخوانیم:
اَللّهُمَّ اَعِنّى فیهِ عَلى صِیامِهِ وَقِیامِهِ وَجَنِّبْنى فیهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَ اثامِهِ وَارْزُقْنى فیهِ ذِکْرَکَ بدَوامِهِ بِتَوْفیقِکَ یاهادِىَ الْمُضِلّینَ.
اَللّهُمَّ اَعِنّى فیهِ عَلى صِیامِهِ
خدایا! مرا بر روزه و نماز امروز یاری کن.
همانگونه که میدانید ما تنها به یاری و توفیق خداوند توانا، خواهیم توانست فرایض الهی را به پا داریم. بیداری هنگام سحر، لذت بردن از مناجات، بر سر سفرهی مهمانی خدا نشستن همه و همه توفیقاتی است که باید آنرا از خداوند درخواست نمود.
چه سخت و ناگوار است که از این لحظههای گرانبها چیزی جز گرسنگی و تشنگی برای آدمی باقی نماند.
امام سجاد علیهالسلام هنگام رسیدن ماه مبارک رمضان دربارهی توفیق الهی در روزههای این ماه پرفیض چنین میفرماید:
خدایا! ما را یاری کن به روزهای که در آن اعضا و جوارحمان از گناه پرهیز کند و آنها را در راه رضایت تو به کار گیریم؛ تا این که گوشهای ما بیهوده و لغو نشنوند و چشمها به سوی گناه سرعت نگیرد.1
از این دعا و روایتهای دیگر، چنین برمیآید که ظهور عملی و مهمترین اثر "روزه " برای مؤمنان، پرهیز از گناهانی است که گاهی انسان در طول سال به آنها عادت کرده و مرتکب میشوند.
روزه اراده را در انسان تقویت و انسان را در مقابل گناهان بیمه میکند. بنابراین برای چنین روزه و عبادتی باید از خداوند کمک و یاری خواست تا گامهایمان را در پیمودن این راه خطیر استوار سازد.
امام صادق علیهالسلام نیز دربارهی روزهی حقیقی فرمودهاند:
وقتی روزه گرفتی، گوش و چشمت نیز از حرام روزه بگیرد. جدال را رها کن و خادم خود را آزار مده. وقار روزه با تو باشد و سعی کن روزهات مانند ایام غیر روزه نباشد.
در فراز اوّل از دعای روز هفتم ماه رمضان، از توفیق برای نماز و روزه واقعی سخن گفتیم. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم دربارهی روزه واقعی خطاب به جابر چنین فرمودند:
ای جابر! در این ماه رمضان هرکسی روزه بدارد و قسمتی از شبش را به عبادت بپردازد و شکم و شهوتش را پاک نگهدارد و زبانش را حفظ کند، از گناهانش پاک میشود، همان گونه که از ماه رمضان خارج میشود.
جابر عرض کرد: "یا رسول اللّه چه کلام زیبایی! " حضرت در جواب فرمودند:
یا جابر چه سخت است به جا آوردن شرایط چنین روزهای و به دست آوردن چنین موقعیتی!.2
در بیانی دیگر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم چنین میفرمایند:
جریان حرکت و سلطهی شیطان همانند جریان خون است. راه حرکت او را با گرسنگی ببندید.3
دربارهی توفیق الهی چه زیبا سرودهاند:
یارم اگر یاری کند از دام نفس دون پَرم
زین آهنین دام و قفس، بی یاری او چون پَرم؟
با آن که پَر بشکستهام، در دام تن بنشستهام
با یاری آن ماهرو، چون ماه بر گردون پرم
حاشا که یار دلنواز از جان من غافل شود
داند که نتوانم من از دام قَدر بیرون پرم
من در اَزل حیرانِ او، در حُسن بیپایان او
او تا ابد معشوق من، بر کاخ وصلش چون پَرم
در قسمت دوم از دعای این روز چنین درخواست میکنیم:َجَنِّبْنى فیهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَ اثامِهِ
خدایا! مرا از لغزشها و خطاها دور گردان.
انسان، حریص و ضعیف خلق شده است و شیطان نیز همواره به دسیسهچینی و وسوسهگری او مشغول است، بنابراین هیچ کس از لغزش و خطا در امان نیست. قدم اول در مبارزه با این لغزشها، دوری از آنهاست.
حضرت یوسف علیهالسلام با آن همه عظمت و مقام معنوی که داشتند، چنین میفرمایند:
من نفس خودم را تبرئه نمیکنم، زیرا پیوسته مرا به بدی فرمان میدهد، مگر این که خداوند رحم کند.4
آری، گرچه خداوند خطاپوش است، ولی خود ما میدانیم که چه لغزشها و خطاهایی از ما سر زده است و خود را در مقابل خدا شرمنده و رسوا میبینیم.
امام صادق علیهالسلام دربارهی اثر گناهان میفرمایند:
رگی زده نمیشود و نکبت و بدبختی برای کسی نمیآید، و سردردی عارض نمیشود و مرضی بر آدمی مسلّط نمیگردد، مگر اینکه همهی اینها از طریق گناه به انسان میرسد و این است گفتار خداوند که میفرماید: آنچه بر سر شما میآید، از دست خود شماست و تازه پروردگار بسیاری از جرایم شما را عفو میکند.5
در این فراز، دور ماندن از خطاها تنها به کمک و لطف پروردگار میسّر است. امام سجاد علیهالسلام در هر روز ماه رمضان، دعایی داشتند که اهمیت جایگاه ماه رمضان را در پیشگاه خداوند نشان میدهد. در قسمتی از دعای آن حضرت چنین آمده است:
پروردگارا! در این ماه، چرت و کسالت، دلگیری و دلتنگی، سستی و سخت دلی و غفلت و غرور را از من بردار؛ زیرا این امور مانع رشد و تکامل و سدّ راه بندگی و اطاعت است.
خداوندا! مرا در این ماه از رنجها، بیماریها، غصهها، حزنها، پیشامدهای بد، دردها، خطاها و گناهان حفظ کن. مرا از بدی و فحشا، خستگی و بلا و تعب و سختی نگهدار که تو شنوندهی هر دعایی. ایزدا! در این ماه مرا از شیطان رانده شده و عیبجویی و هرزهزبانی او و سحر و دم خطرناکش، و وسواس و کید و مکرش و حیله و آرزوهایش و خدعه و غرور و فتنهاش و گروه و قوم و دام و اعوانش و اتباع و اخوانش و احزاب و پیروانش و اعوان و یارانش و شرکا و همهی نیرنگهایش محافظت فرما.
در فراز آخر از دعای روز هفتم نیز میخوانیم:وَارْزُقْنى فیهِ ذِکْرَکَ بدَوامِهِ بِتَوْفیقِکَ یاهادِىَ الْمُضِلّینَ.
خدایا! ذکر همیشگی خود را روزیم کن، به توفیقت ای رهنمای گمراهان!
ذکر خدا، یاد اوست و یاد او عمل صالح میطلبد. چه بسا انسان مؤمن در شرایط خاصی به یاد خداوند باشد، ولی وقتی به مرحلهی جدیدی از زندگی وارد شد؛ به ثروت و مقامی رسید یا در محیط ناسالمی گرفتارش شد، این توفیق را از دست بدهد و خدا را فراموش کند.
در طول تاریخ افراد بسیاری بودهاند که در دورانی از زندگی، عابد و مؤمن و معتقد بودهاند، ولی در مراحل سخت امتحان و در برابر شهوات نفسانی ذلیل و خوار شده، آبروی چندین سالهی خود را از دست داده و سرانجام بیایمان از دنیا رفتهاند.
عبدالملک مروان در مسجدالحرام مشغول تلاوت قرآن بود که خبر ریاست را به او دادند. همانجا قرآن را بست و با گفتن: "این آخرین دیدار من و تو بود ای قرآن! " با قرآن خداحافظی کرد.
یک نمونهی دیگر از افرادی که با قرارگرفتن در شرایط ویژه خدا را فراموش کردند، "برصیصای عابد " است که در میان بنیاسرائیل میزیست. وی سالها عبادت کرده و به آن حد از مقام قرب رسیده بود که بیماران روانی را نزد او میآوردند تا با دعای او سلامت خود را باز یابند. روزی زن جوانی را از یک خانوادهی باشخصیت، نزد او آوردند و قرار شد بیمار مدتی در خانه "برصیصا " بماند تا شفا یابد. شیطان به وسوسهگری عابد پرداخت و آنقدر صحنه را در نظر او زینت داد تا وی به آن زن تجاوز کرد. چیزی نگذشت که معلوم شدن آن زن باردار شده است. عابد، زن را به قتل رسانید و در گوشهای از بیابان دفن کرد.
برادرانش با خبر شدند که مرد عابد دست به چنین جنایت هولناکی زده است. این خبر در تمام شهر پیچید، و به گوش امیر رسید. او با گروهی از مردم حرکت کرد تا از اصل ماجرا باخبر شود. هنگامی که جنایت عابد مسلّم شد، او را از عبادتگاهش به زیر کشیدند. پس از اقرار عابد به گناه، امیر شهر دستور داد او را به دار بیاویزند.
در ادامهی داستان "برصیصای عابد "، آمده است: هنگامی که بر بالای چوبهی دار قرار گرفت، شیطان در نظرش مجسم شد و گفت: "من بودم که تو را به این روز افکندم! اگر آنچه را میگویم اطاعت کنی، تو را نجات خواهم داد ". عابد گفت: "چه کنم؟ " گفت: "تنها یک سجده برای من کافی است "! عابد گفت: "در این حالت که میبینی توانایی ندارم ". شیطان گفت: "اشارهای کفایت میکند ". عابد با اشارهای به شیطان سجده کرد و در دم جان سپرد و بدینسان کافر از دنیا رفت.
آری، سرانجام، عابد و زاهد بزرگ قوم بنی اسرائیل، به وسوسههای شیطان دچار شد و نه تنها یاد خدا را از دست داد بلکه در آخرین لحظات بر شیطان سجده کرد و کافر از دنیا رفت. امام باقر علیهالسلام درباره مداومت عمل میفرمایند:
دوست داشتنیترین اعمال نزد خداوند عملی است که ادامه داشته باشد، گرچه اندک باشد.6
امام سجاد علیهالسلام میفرمایند:
من دوست دارم که مداومت در عملی داشته باشم، گرچه اندک باشد.7
________________________________________________________________________
پی نوشت :
1ـ صحیفه سجادیه، دعاى 44.
2ـ بحارالانوار، ج 96، ص 371.
3ـ محجهالبیضا، ج 2، ص 125.
4ـ یوسف، 53.
5ـ جامع السعادات، ج 3، ص 37.
6ـ اصول کافى، ج 3، ص 129.
7ـ همان.
اخذ: جوان امروز
کلمات کلیدی: